بمناسبت ۲۲- مین سال درگذشت شاعر کریم قربان نفس
1929-1988
بيرى- بيرينگزدن ياغشى بولسانگيز
قابريمدا- دا اؤزگه راحات كۆيسـِمن.
حايرا حوسسار، شره غارشى بولسانگيز
زيارت شول. گؤرده كؤيمت كۆيسـِمن.
شعر ترکمن در طی یک قرن گذشته، تحولات بسیاری را تجربه کرده، و در این سیر شعرای بسیاری تاثیر گذار بوده اند که تلاش های آنان قابل تقدیر و ستودنی است. در دهه های نخستین قرن حاضر، زبان و شکل ظاهری شعر، از قواعد گذشته و میراث شعرایی چون مختومقلی، ملا نفس، کمینه و دیگران پیروی می کند. قالب ها اکثرا مسمط و بعضا مثنوی و رباعی ... است . پس از استحکام دیوار مرزی بین ترکمن های ایران و شوروی قالبهای شعر کلاسیک در میان ترکمنهای ایران یکه تاز میدان است، اما در ترکمنستان آن روز با افزایش سطح سواد مردم و آشنایی شعرا با ادبیات ملل مختلف تحت سیطره حکومت شوروی و نیز آموزش زبان و ادبیات ترکمن در مدارس دولتی، قالب ها و انواع جدیدی در حیطه شعر ( و به طور کلی ادبیات ) پا به عرصه وجود نهادند که ستاره های پر فروغی چون « رحمت سید»، «کریم قربان نفس »، « قربان نظر عزیز » و ... شعـر با واقعیت های روزمره آشنا ساختند و شعر ترجمان شادی ها و تنگناهای زمان و زندگی انسان گردید .
**************
کریم قربان نفس شاعری نوپرداز، مترجمی توانا و روزنامه نگاری نکته سنج در ۱۸ اکتبر سال ۱۹۲۹ میلادی در روستای "ییلانلی" از توابع بخش گوگ تپه- ترکمنستان متولد شد. وی در سن هفت سالگی اولین شعرش را سرود و نخستین بار، شعر وی در روزنامه « صدای کالخوزچی » به چاپ رسید. در سال ۱۹۴۲ پس از ناکامی در عشق، شعر « یاشلیق دراماسینی » را سرود که درباره عشق شکست خورده اش می باشد . این شعر در بین مردم بیشتر با نام « منینگ یگیت واقتیم ، سنینگ قیز واقتینگ » مشهور می باشد و از سروده های محبوب وی در بین جوانان است که در سال ۱۹۶۸ چاپ شد و به زبان های مختلفی ترجمه گردید . کریم قربان نفس در دانشگاه دولتی بنام گورکی ترکمنستان موفق به اخذ لیسانس ادبیات شد و به خاطر برخورداری از درک عمیق سیاسی دوبار به نمایندگی مجلس انتخاب گردید .
اولین مجموعه آثار او به نام « گویجومینگ گوزباشی / سرچشمه نیروی من » در سال ۱۹۵۱ میلادی منتشر شد. او بعد از مدتی اندک، در سال ۱۹۵۳ .م مجموعه اشعار « سالدات یوره گی / قلب سرباز » را به مشتاقان آثار خود عرضه نمود. منظومه داستانی «تایماز بابا » ( ۱۹۶۰ میلادی ) به عنوان اثری مبتکرانه دارای جایگاه خاصی در ادبیات ترکمن است .
اثر « قوشغولار و پایامالار / شعرها و منظومه های داستانی » ( ۱۹۵۸ میلادی ) کریم قربان نفس بیانگر تکامل اوست. شاعر با خلق منظومه های معروف خود، سبک خاصی را در ادبیات ترکمن به وجود آورد .
او در سال ۱۹۶۷ عنوان نویسنده خلق ترکمن ( عنوانی که از سوی دولت به بهترین شاعران و نویسندگان اهدا می شود ) را از آن خود کرد .
در سال ۱۹۷۷ م. کتابی به عنوان « قیرق / چهل » را منتشر می کند که شامل تمامی اشعار سروده شده او بین سالهای ( ۱۹۶۷-۱۹۵۷) او می شود. کریم قربان نفس، اساسا در اشعار خویش به وقایع مشهور تاریخی و نقش آفرینان آن وقایع و نیز لحظه های ماندگار زندگی نظر دارد .
منظومه داستانی « قومدان تاپیلان یورگ / قلبی که از صحرا پیدا شد » سرگذشت دختر یتیم صحرا و برادر اوست. اشعار کریم قربان نفس مملو از احساسات لطیف شاعرانه ای است که آنها را با قدرت هر چه تمام تری بیان داشته است .
شاعر، اشعار و منظومه های اواخر عمر خود را در کتابهای « انصاف بیلن انسان / انصاف و انسان »، « یورگ پایاماسی / منظومه دل»، (رباعی پایاما / رباعی ، منظومه)، « اوغول / فرزند » و « وپا / وفا » آورده است .
شاعر دارای احساسی قوی و سالم است، بطوریکه همین احساس او را به تکامل وصف ناشدنی در ادبیات ترکمن رسانده است. دو اثر حجیم کریم قربان نفس به نامهای « توپراق / خاک » ( ۱۹۷۸ ) و « منزیل / منزل » شاهد این مدعاست. او به شعر ترکمن خدمت شایانی نمود و جزء شاعران صاحب سبک شعر ترکمن بشمار می رود. ایشان دارنده نشان بین المللی « مختومقلی » به خاطر اشعار جذاب خویش محبوبیت خاصی پیدا کرده است. این شاعر بزرگوار، سرانجام در ۱ سپتامبر ۱۹۸۸ در سن ۵۹ سالگی دار فانی را وداع گفت
آرزووم یوز یاشا بولماقدیر شایات
یؤنه اوزاق یاشدان دیلـِمگین میرات.
دردلأ ام برمــِسنگ، اجیزه قووات
أگیرت بدباغتچیلیقدیر یوز یاش دیین زات
ایل نأچه یاشاتسا شول یاشیم بسدیر.
از جمله آثار او که در ایران به چاپ رسیده اند می توان به کتابهای « فراغینگ قاشیندا » و « یورگ پایاماسی » اشاره کرد که هر دو به کوشش آقایان مراد دوردی قاضی و محمود عطاگزلی چاپ شده اند.
همچنین در کتاب "ایمان ترکمن" که منتخبی از اشعار سه شاعر ترکمنستانی ( کریم قربان نفس، بردی خدای نظر، قربان نظر عزیز ) است، می توان ترجمه ۳۵ شعر از او را یافت. انتخاب و ترجمه این اشعار توسط آقای عبدالرحمن دیه جی به انجام رسیده که شایسته تقدیر است.
************************
يئنه بير سؤزماغتانماق دأل، اؤويت دأل
مازاريما داش اوتورتماق سارغيت دأل.
مله يـرينگ آستيندا- دا داش غيت دأل،
باقـيليق شول:
شول داشلارا سينگيپ گيت.
**********
أگيرت عمارت دير دوستلوق ديين زات.
اونى قــُورانگدا- دا حاوليقمالى دأل،
اونى بوزانگدا- دا حاوليقمالى دأل.
اونى قوران واقتينگ حاوليغيپ قورسانگ –
كأن كرپـيچ لنگ خطا دوشمگـى آخمال
اونى بوزان واقتينگ حاوليغيپ بوزسانگ –
چين دوستونگدان جدا دوشمِگينگ آخمال.
***********
اوزال ساقغالين سيرديريپ، قويبـريأردى عاقلينى،
ايندى عاقلين سيرديريپ، قويبـريـپدير ساقغالين.
**********
اؤز سچـن كأرين اونگارسا هركيم
يآرپى ينگلدرميش دنيأنينگ يوْكين.
يكجه هنأره يؤره تسنگ حؤكوم-
ايلينگه برگيدار بولماشينگ بسدير.
**********
دؤور شئـيله ميش
آ غيز، نأمه حانميدينگ سن، گه ينياسينگ بئيله قيممات،
هر ياغليغينگ ايكى قويون، هر يوْزوْگينگ بير بـدو آت،
هر كؤينه گينگ بهاسينا آليپ بولجاق ايكى سيغير،
ايللر گه ييأ، منم گه يجك. دؤور شئـيله، دؤور.
گلين نأمه دأنجيره يأسينگ، چوْيره ديمى اؤنگكى ديشينگ
آلتين سنى ييگديلمأندير، قيرق بولوپدير اوتوز ياشينگ،
هم پول سچدينگ هم قاررادينگ هم ديشينگه بردينگ جبر
ايللر شه يديأ، منم شه يتديم. دؤور شئـيله، دؤور.
قونگشيم ديدى: " تويدان بأرى ايش اده نوق اوغلوم آننا"،
اوغلونگ آننا ايش ادرمى؟ اؤينوْنگ قوشى دوقغوز توننا
اوجاقدا- دا اؤوچ اتى بيلقيلداپ دور بيغير- بيغير،
واخ شئيديأسدا، بيز قورالى، دؤور شئـيله، دؤور.
اون اوطاغـلى كؤشك قوروپسينگ كششيك آقا برك الله،
يؤنه، بواون كؤپرأكدألمى دؤرت بأش سانى قارا كللأ؟
گؤريأن ولى بير آيليق دأل، كيسه جيگينگ اؤرأن آغير،
چووئن وقتى اور چولپـينى، دؤور شئـيله، دؤور.
كؤشه ك نيرأ حاوليغياسينگ، عجله مى جناياتا،
كابينانگدا مله گلين، اؤزينگ بولسا جووان آتا،
بأش اون مينوت گيچ بارسانگدا توى ايه سى ادر صابير
دؤوره گؤرأ سورمك گره ك، دؤور يوْريك، دؤوْر.
آى قونگشى جان، آياقلارينگ كسيلدى له ايشيگميزدن
اوزاللار-آ تأ ياتيانچاق، دوْشمزدينگم دوْشگميزدن،
يادلاشارديق گچنلرى،اوقاشارديق قوشغى- شيغير،
شيغير- پـيغير ياتدان چيقدى. دؤور شئـيله، دؤور.
آى دوغانجان، آلداپ دورما باقيپ اولينگ گؤره جينه،
اينگ بولماندا بيرجه چينى، قوش آخبـتى، سؤز ايچينه
سنگ يرينگه من اوتانيپ، يوْزوْم بولدى قارا كؤموْر،
آلداماسانگ ايش بيته نوق. دؤور شئـيله، دؤور.
كه يگيم ايندى چاغا دأل سن، چن بولوپدير دوْزل سنم
حانها سر ات حاميرى- دا يوغروپ اوتير قاررى انه نگ
حانى دررو الينگ يوودا، ايجك نانينگ اؤزينگ يوغور
اجم جاندان آيلانايين. دؤور شئـيله، دؤور.
آ حاو اينيم دوْيندألديمى اؤز دوستونگا وپانگ حاقدا
گوْپ-گوْپ اديپ قند دره گينه آنت ايچيأدينگ توقغا توقغا
ايندم اونگا شيلتاق آتيپ، دوْولأپ يؤرسينگ گوْيبر گوْبير
ايشيم بيتدى، آنتيم ييتدى. دؤور شئـيله، دؤور.
اؤنگيمدن بير ييگيت چيقدى، يتميش ياشلى قاررى يالى،
دوْينم داياو بير ييگيتدى دآغدا بيتن قارغا يالى
بو گون بولسا قارينجا دك زوردان يؤرييأر، غيبير-غيبير
شاهير يؤرى بير اوْچله شلى. دؤور شئـيله، دؤور.
سوراديم من دؤوره باقيپ:
دوغـوردانام شئـيله مينگ سن حانى آنتينگ حانى حايانگ
سرحوش مينگ سن، تلبه مينگ سن؟
دؤوْر مانگا جوغاپ بردى:
" من هميشه سيزه باغلى،
اولالاتيان هم آدام اوغلى، كيچلديأن هم آدم اوغلى
بيرى چكيأ ياغتا طاراپ، بيرى چكيأ گيجأ طاراپ،
اولى چكيأ اولا طاراپ، كيچى چكيأ كيچأ طاراپ.
بزه ديم من اگنينگيزى، دويورديم من قارنينگزى
يؤنه ولى كأ بيرينگيز يه لأ توتوپ بورنگيزى
بار قارانى مانگا سوْرتيپ، ادسه نگيزده اولى غاوير
دنيأ دؤرأپ بولان دألدير، منينگ يالى اولى دؤوير
سيز ادملى عمرى عمر، سيز ادملى دؤورى دؤور.
*******
شاهیرینگ صوراتلاری
شاهیرینگ صوراتلاری
No comments:
Post a Comment