در آستانه آزمونی تاریخی
کانون فرهنگی- سیاسی خلق تورکمن ایران، بزودی وارد چهارمین دهه از حیات سیاسی خود میگردد. سه دهه پابرجائی یک سازمان سیاسی و ملی در مقابله با رژیمی که در جهل و جنایت در تاریخ ایران بی نظیر است، خود بازتاب عینی از اراده و تصمیم ملت تورکمن برای دستیابی به حقوق انسانی شهروندی و ملی و تن نسپردن به ستم ملی است!
اگر جنبش تورکمنها در ایران، خود بعنوان عضو ارگانیک انقلاب ایران و بعداز چندین دهه مبارزه طلبی و غیر سازمانیافته، همزمان با آغاز انقلاب حضور پرقدرت خود را در این چرخش تاریخی بزرگ اعلام داشته بود، عنصر ذهن و اندیشه این جنبش نیز در قالب کانون فرهنگی- سیاسی همزمان با پیروزی انقلاب تولد خود را برای رهبری جنبش اعلام داشته بود!
عنصری که می توانست تحت نام و شکل دیگری نیز برای انجام این وظیفه تاریخی و بزرگ پای بمیدان مبارزه بگذارد. اما، باز همان مسیری را طی می نمود که کانون آنرا طی کرده بود. زیرا، جنبش تورکمنها در آن شرایط، تحت تأثیر استحاله ملی که در طول 57 سال از سلطنت پهلویها بر تمامی شئون فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی ملت تورکمن وارد آمده بود، در آغاز احیای هویت ملی و بازیافت ملی خود قرار داشته و این جنبش عمدتا تحت تأثیر جنبش سراسری علیه رژیم شاه و بعنوان همزاد انقلاب در ایران تأثیرپذیر از روح کلی حاکم بر این انقلاب قرار داشته و عنصر اندیشه و ذهن نیز در آن تحت تأثیر جنبش سراسری و احزاب و سازمانهای سیاسی موجود در آندوره در ایران با تمامی محدودیت تاریخی دیدگاههای آنها از مقولات مربوط به دمکراسی و آزادی، جامعه مدنی و حقوق شهروندی و ملی ملتهای تحت ستم ملی قرار داشت!
No comments:
Post a Comment